به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: دو روز قبل این جمله به نقل از وزیر اقتصاد در برخی صفحات فضای مجازی بازنشر شده بود: «امروز میدانیم چه کسی از چه نانوایی و چه تعداد نان میخرد.» بازنشر این جمله، واکنشهای فراوانی به دنبال داشت و بسیاری از افراد از آن به سرک کشیدن در زندگی مردم و اطلاعات بدون فایده دولت درباره زندگی مردم تعبیر کردند. با این حال اگر اطلاع دقیقی از جزئیات طرحی که دولت و به طور خاص وزارت اقتصاد در زمینه یارانه آرد و نان انجام داد، داشته باشیم، میبینیم که مسئله با آن چه در قالب یک جمله، بدون توضیحات قبل و بعد از آن در فضای مجازی بازنشر شده تفاوت میکند.
واضح است اطلاع از این که هر یک از آحاد مردم چه مقدار نان و از کجا میخرند، اساسا فایدهای برای دولت ندارد، اما زمانی که قرار است تجمیع دادهها و بانک اطلاعات کاملی شکل بگیرد که روند اختصاص یارانه آرد و نان را رصد کند تا جلوی قاچاق و هدررفت آن گرفته شود، ماجرا فرق میکند. آمارها در این زمینه کاملا گویاست که روزانه معادل ۲۳ هزار تن آرد نانوایی در کشور توزیع میشود، اما فقط ۱۷ هزار تن آن به دست مردم میرسد. ثابت ماندن یا افزایش قیمت کمتر نان در مقایسه با دیگر اقلام غذایی، موجب شده است تا بین قیمت آزاد این محصول و قیمتی که به دست مردم میرسد، فاصله فراوانی باشد. به ویژه در شرایطی که به دلیل افت ارزش پول ملی، جهش قیمتهای جهانی مواد غذایی و گندم و ثابت ماندن قیمت داخلی این محصول، هر کیسه آرد نانوایی که با قیمت حدود ۴۵ هزار تومان به نانوایی تحویل داده میشد، با قیمتی بالاتر به دست کارخانههای تولید مواد غذایی میرسید یا در مرز تا ۷۰۰ هزار تومان نیز فروش میرفت و به عبارتی یارانهای که قرار بود به دست مردم برسد به آن طرف مرز قاچاق میشد و افرادی درآمدهای گزاف از این راه به جیب میزدند.
در چنین شرایطی اگر به موضوع یارانه کالاهای اساسی بازگردیم میبینیم که نان مسیر متفاوتی را نسبت به دیگر کالاهای اساسی و حتی آرد صنعتی طی کرد. در شرایطی که با آزادسازی قیمت آرد صنعتی و حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی قیمت مرغ، تخم مرغ، روغن خوراکی، لبنیات، ماکارونی و نانهای صنعتی به شدت افزایش یافت و بعضا چند برابر شد، تغییر قیمتی در نان اتفاق نیفتاد، چرا که برخلاف کالاهای مشمول ارز ۴۲۰۰، قرار نشد قیمت آزاد شود و معادل آن یارانه نقدی پرداخت شود، بلکه در موضوع حساس نان که قوت غالب مردم است و به ویژه در دو دهک پایین بیش از هر ماده غذایی دیگر استفاده میشود، تدبیری متفاوت اندیشیده شد و صرفا با استفاده از کارت خوانی مجزا و الزام به فروش نان با کارت بانکی، سعی شد از تجمیع دادهها و اطلاعات تراکنشهای بانکی، یارانه آرد و نان مدیریت شود و جلوی فروش آن به خارج از شبکه گرفته شود. به تعبیری دیگر به جای گران کردن و تبعات منفی اجتماعی آن، در موضوع حساس نان، از بانک اطلاعات و دادههایی استفاده شد که بتواند براساس رصـد تراکنشهای بانکی، یارانه آرد و نان را بدون تبعات اجتماعی مدیریت کند.
واقعیت این است که دنیای فضای مجازی و اینترنت، دادههای بسیاری از رفتار عموم مردم در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد و خرید و فروش به دست میدهد که میتواند مبنای سیاست گذاری قرار گیرد. در حقیقت این جا تک تک دادهها به تنهایی مهم نیست و حتی هدف این نیست که رفتار مصرفی یک فرد یا افرادی خاص رصد شود، اگرچه این موضوع در زمینههای فرار مالیاتی و پول شـویی میتواند به رصد حسابهای خاص و افراد خاص نیز منجر شود، ولی در موضوعی مثل نان، مهم تجمیع این اطلاعات و رصد رفتار نانواییها برای جلوگیری از هدررفت یارانه آرد و نان است. این یک کار بزرگ و جدید در اقتصاد ایران است که قدرت نظارت بر فرایند توزیع و هدفمندسازی یارانه را امکان پذیر میسازد پازلی گمشده از برنامه ریزی در کشور که همواره، نبود آن به طور مشخصی حس میشده است. تجربهای که میتواند در موضوع کالابرگ الکترونیک و حوزههای دیگری نیز استفاده شود و به جای پول پاشی و تبعات آن، یارانه را به شکل هدفمندتری به دست مشمولان برساند.